لیلا جانقربان | شهرآرانیوز؛ تا ملکآباد در سراسر راه به این فکر میکنم قرار است با زنی روبهرو شوم که احتمالا شانههایی پهن، چهرهای درشت و دستهایی زمخت دارد، زنی که به جای پرورش گل و بلبل سراغ پرورش خاصترین و در عین حال ترسناکترین موجود روی زمین رفتهاست که آدم میخورد! موجودی که به دلیل داشتن حافظه کوتاهمدت، حتی به صاحب خود رحم نمیکند و در کسری از ثانیه، با آروارههای محکم و دندانهای تیزی که دارد یک لقمهات میکند، موجودی که سالی هشتاد گردشگر و دو نفر از پرورشدهندگان خود را در جهان میخورد یا دچار قطع عضو میکند.
مهری رمضانی برعکس همه تصورات من زنی جوان و خوشروست، زنی با سه فرزند که به جای تکرار تکرارها از سال ۹۰ به دنبال کاری خاص رفتهاست. این انتخاب بارها او را تا پای مرگ برده و اگر لحظهای غفلت میکرده است، حتما وعده غذایی یکی از همین کروکودیلهایی میشده که میلیاردی برای آنها خرج کردهاست. «چون رشتهام جانورشناسی بود، به دنبال کاری نو بودم. اولین جرقه پرورش کروکودیل در سفر به چابهار به ذهنم زد. برای دیدن گاندوها رفته بودیم که نگهبان آنجا گفت در دنیا تنها ۱۰ نفر کروکودیل پرورش میدهند که هشت نفر از آنها زن هستند.»
سفر به چابهار کاری خاص را در ذهن او جرقه میزند. «این شد که ۱۸ فروردین سال ۹۰ برای اولینبار درخواست پرورش کروکودیل را به شیلات استان و همزمان به نظام مهندسی، جهاد کشاورزی، دامپزشکی، محیط زیست و اداراتی که تسلط مستقیم به کار ما دارند ارائه دادم و با گذراندن دورههای مختلف، موافقتنامه اصولی، پروانه تأسیس و پروانه بهرهبرداری گرفتم.
خاطرم هست وقتی برای درخواست مجوز رفته بودم، آقایی که آنجا مسئول بود گفت: یک خانم و پرورش کروکودیل؟! آقایان در این کار ماندهاند چه برسد به شما که خانمی! امکان ندارد بتوانی این کار را راه بیندازی! همین حرف او به من انگیزه داد. شاید اگر موافقت میکرد و میگفت میتوانی، اینقدر انگیزه برای کار پیدا نمیکردم و وسط کار با سختیها و سنگاندازیهایی که بود کنار میکشیدم، ولی چون میخواستم بگویم و اثبات کنم که میتوانم، ادامه دادم و پای همه سختیها ایستادم. اتفاقا روزی که پروانه گرفتم پیش همان آقا رفتم. دیگر مسئولیتی نداشت، ولی رفتم و گفتم که دیدید توانستم؟! بابت آن حرف که انگیزه من شد از او تشکر هم کردم.»
باتجربهای که ما از این بازدید داشتیم، متوجه شدیم کروکودیلها زمانی دهان خود را باز میکنند که احساس کنند طعمهای به آنها نزدیک است. پس اگر این موجود را در این حالت دیدید شک نکنید که به شما به عنوان یک خوراکی خوشمزه نگاه میکند! گاهی هم که گرمای درونی به آنها غلبه میکند برای تخلیه دمای بدنشان دهان خود را باز میکنند. آنها سه پلک دارند که یکی روکشی روی چشم آنها در آب، یکی برای غذا خوردن و یکی برای شکار کردن است. یعنی در حالی که احساس میکنید کروکودیل در خواب است، این موجود در حال برانداز کردن شما برای بلعیدن است! آنها بعد از گرفتن یک قسمت از بدن شکار، آنقدر آن را میچرخانند تا عضو کنده و شکار خسته شود.
خانم رمضانی لحظه شکار شدن توسط کروکودیلها را یک بار با تمام وجود احساس کردهاست. او در دوره آموزشی گرفتن این حیوان در مالزی، ناگهان متوجه میشود سه کروکودیل پنجاهساله چهارمتری حس حمله به او را گرفتهاند و از سمت راست، روبهرو و پشت سر میخواهند به او نزدیک شوند. در این لحظه فقط به خدا توکل میکند و با کنترل ترس خود، از معرکه نجات مییابد.
او در کنار تأمین محیط و دریافت مجوزها، آموزشهای این کار را نیز در مالزی همراه همسر و پسر سهماههاش میگذراند. «همه دورهها را هم در مالزی با همسرم دیدم. پسرم آن زمان سهماهه بود و الان یازدهساله شدهاست. اگر آن زمان یک تخم کروکودیل میگرفتم، الان یک کروکودیل یازدهساله داشتم! دقیقا یازده سال درگیر مجوزها بودیم. الان هم یک سال است کار را راه انداختهایم و دقیقا ۱۲ مهر ۱۴۰۰، بعد از پشت سر گذاشتن شرایط سخت تحریم و کرونا، کروکودیلها را وارد کردیم.
آن زمان حجمه زیادی علیه ما درست شد که میخواهیم این حیوانات را سلاخی کنیم. در صورتی که نگهداری، پرورش و تولید مثل آنها برای من سودآور است. اگر اینها را بکشم که دیگر کارم تمام شده است! هیچجای دنیا و هیچ تاجری برای خرید ۸۰ طاقه پوست نمیآید، اما گردشگری که برای بازدید از مجموعه میآید بسیار سودآور است.»
خانم رمضانی از واکنشها و جوسازیها هنوز هم دلخور است و میگوید پرورش این حیوان برای او سودآورتر است، نه کشتارش! «سودآوری ما از پرورش کروکودیل درحالحاضر گردشگری و زندهفروشی به کشورهای خاورمیانه و حاشیه خلیجفارس است. کشورهای حاشیه خلیجفارس به نگهداری خانگی این حیوان علاقه زیادی دارند و در آکواریوم از آنها نگهداری میکنند.
ما نمایندگی زندهفروشی را از کشور مالزی داریم. از عراق ماهی دو خرید برای باغوحشها داریم و همهروزه بهویژه روزهای آخر هفته حدود هزار و ۵۰۰ گردشگر برای بازدید میآیند. چه از این بهتر که مردم با ۲۰ هزار تومان گرانترین کروکودیل دنیا را ببینند! البته این مژده را هم بدهم که قرار است استوا را به قطب وصل کنیم و چند پنگوئن نیز از قطب جنوب بیاوریم. فکر کنید از گرمترین محوطه اینجا که پرورش کروکودیل است به سردترین محوطه که یخچالی زیرزمینی در همین منطقه است بروید و پونگوئن قطبی ببینید.»
وقتی ماجرای پنگوئنها را میگوید متوجه میشوم تا چه اندازه دنبال کارهای خاص است، کاری که خیلیها جرئت آن را نداریم. من یکی در شجاعترین حرکت عمرم زمانی که او یک کروکودیل در دست گرفته بود با دستکش و با احتیاط زیاد توانستم چند ثانیه پوست حیوان را لمس کنم! همکارم هم حالش بد شد و رفت. این در حالی است که او داخل قفسها میرود، به حیوانات غذا میدهد و استخرهای آنها را تمیز میکند. همین چند ماه پیش هم که سه کروکودیل سوءتغذیه گرفته بودند آنها را به خانه برده بوده و روزی هشت ساعت به آنها شربت عسل میداده است.
به عنوان اولین زن در این حوزه از سال ۹۰ شروع میکند به درخواست دادن برای کاری خاص. این در حالی است که میداند اولینها همیشه باید سختیهای زیادی را پشت سر بگذارند. «در این ۱۰ سال هر چالش و هر سنگاندازیای بود تجربه کردم. از ایرادگیریها و چالشهای اداری بگیرید تا کنایههایی که دوستان و نزدیکان به من میزدند. خیلیها میگفتند پرورش قارچ یا ماهی بزنم. میگفتند زودبازده است و سود خوبی دارد و البته وامهای خوبی هم برای آن میدهند، اما من به دنبال تجربه کاری خاص بودم. نمیخواستم از روی دست دیگران تکرار کنم. حتی به من گفتند این حیوان در منطقه گرمسیری میتواند زندگی کند و اینجا نمیشود آن را پرورش داد، ولی من گفتم محیط مصنوعی استوایی درست میکنم. آب شور هم برای آنها تأمین کردم.»
آنقدر پای کارش بوده است که وقتی مجبور به گرفتن مشاور حقوقی برای پروژه میشود، خودش شروع میکند به خواندن رشته حقوق، زیرا مشاور حقوقی برای انجام کار ۱۰ درصد از سود مجموعه را طلب میکند و او برای اینکه هزینههای کمتر شود، خودش حقوق میخواند. به نظر میرسد یکی از دلایل موفقیت او این است که هم رئیس کار خودش است و هم سرایدار کارش. از هجدهسالگی تجربه کار دارد و سه مؤسسه در حوزههای مختلف از قبیل کامپیوتر و حسابداری را مدیریت میکردهاست. برای شروع این کار نیز خودش و همسرش همه سرمایهشان را به میان میآورند و در مجموع ۸ میلیارد تومان سرمایهگذاری میکنند.
جالب است که با همه خطراتی که در کمین او بوده، تاکنون آسیبی جدی از کروکودیلها ندیدهاست. «در مالزی هنگام آموزش، دندانهای کروکودیل به انگشتم خورد و زخمی شد. البته به قطع شدن نرسید. گرفتن اینها شگردی خاص دارد. باید از سمت چپ حیوان حرکت کنی. از سمت راست تسلط بیشتری دارند. از سمت چپ بدنشان، تار میبینند.
اول باید چشمهای حیوان را ببندیم تا بتوانیم فکش را بگیریم. باید بیناییاش را با پتو یا کیسه بگیریم، بعد سریع فک را ببندیم. همین که فک را ببندی، در واقع قدرت آنها را گرفتهای. زیر هر دندان این حیوان هزار و ۵۰۰ کیلو فشار است. این نژاد قویترین آرواره را دارد و از گونه گاندویی که در ایران داریم قویتر است. در سال بین ۸۰ سانتیمتر تا یک متر افزایش قد دارد. طول این گونه تا ۷ متر میرسد.
بعد از آن، از پهنا عریض میشود و وزن آنها تا هزار و ۵۰۰ کیلو میرسد. نام اینگونه پروسس استرالیایی است که ما از مالزی وارد کردهایم. در خاورمیانه پرورش این گونه به این سبک برای اولینبار توسط ما انجام شدهاست. وقتی برای کروکودیل گوشت میاندازیم، در یک حرکت، حدود ۸۰۰ گرم از آن را میبلعد. همین هشت ماه پیش بود که در تایلند دست یکی از همکاران ما را گاز گرفته و قطع کردهبود. با وجود این، من به کارم ادامه میدهم، چون معتقدم برای پیشرفت یا باید اولین باشی یا بهترین!»
خانم رمضانی چند خاطره ترسناک هم برای ما تعریف میکند تا بعد از لمس پوست نرم و چرمی کروکودیلی که در دست دارد چندان به آنها اعتماد نکنیم! «شکارشان گروهی است و از چهار طرف همه با هم حمله میکنند. صبر زیادی در شکار دارند و آنقدر اعتمادسازی میکنند که شکار اعتماد کند. ما از دوربینها دیدیم که یک کبوتر چاهی دو سه ساعتی آمده بود اینجا برای آب خوردن. اینها آنقدر آرام بودند که انگار مجسمه هستند، اما در یک لحظه، گروهی کبوتر را روی هوا زدند و خوردند.
همه نیروهای اینجا تعلیمدیده هستند، ولی باز هم خودم یا همسرم که آموزشدیده هستیم داخل قفسها میرویم. کروکودیلها ترس را از دمای بدن متوجه میشوند. ما یاد گرفتهایم وقتی داخل قفسها میرویم دمای بدن خود را کنترل کنیم. اگر بترسیم و رنگ ببازیم، سریع حمله میکنند، چون مانند سگهای شکاری ترس را درک میکنند. البته همین هم باعث نمیشود که مراقب نباشیم و به ما حمله نکنند، زیرا حافظهشان زود پاک میشود ما را نمیشناسند.
همیشه وقتی داخل قفسها میرویم دو نفری هستیم تا یکی تمیزکاری کند و یکی مراقبت. با همه این مراقبتها سالانه دو نفر از همکاران ما در دنیا توسط کروکودیلها یا خورده میشوند یا دچار قطع عضو میشوند. همچنین سالانه حدود هشتاد نفر از گردشگران توسط این موجود بهظاهر آرام خورده میشوند. کار ما با همه لذتی که دارد مانند راه رفتن در میدان مین است و هر لحظه ممکن است اعضای بدن خود را از دست بدهیم.»
او و همسرش برای راهاندازی این مجموعه ۸ میلیارد هزینه کردهاند. «کروکودیلها را با دلار هشتهزارتومانی و یازدههزارتومانی خریدیم که حدود ۳ میلیارد هزینه حیوانها شد و الباقی هزینهها برای ساختوساز بود. در ناکجاآبادی به ما زمین دادند که هیچ امکاناتی نداشت، نه آب، نه برق، نه گاز. گفتند باید حریمها رعایت شود! ما با هزینه خودمان همه امکانات را تأمین کردیم. یک ریال هم به ما وام ندادند. گفتند کروکودیل مشمول وام نیست، چون تاکنون نبودهاست.»
کروکودیلها با متراژ و جنسیت قیمتگذاری میشوند. قیمت هر سانتیمتر آن حدود یک میلیون تومان است. البته این قیمت برای کوتاهتر از ۲ متر است و از ۲ متر به بالا ارزشش دوبرابر است. یعنی بابت هر یک سانتیمتر ۲ میلیون تومان. برای کروکودیلهای بزرگ با قد ۷ متر قیمتها توافقی و حدود ۵ میلیارد است. با وجود این قیمتها، بد نیست بدانید هر حیوان سالانه بین ۴۵۰ تا ۶۰۰ میلیون تومان هزینه دارد.
دیگر فواید کروکودیلها که پرورش آنها را اقتصادیتر جلوه میدهد و البته قدرت خالق این مخلوق را نمایان میکند جالب و جذاب است، فوایدی که زیاد به کار انسانها میآید. «سرمی که از خون کروکودیل گرفته میشود پانصد برابر آنتوبیوتیکهای بازار قوی است و براساس تحقیقات انجامشده، بیماری ایدز را درمان کردهاست. در ایران دانشگاه فردوسی و دانشگاه تهران وارد مطالعات شدهاند. همچنین قرار شده است کشور آلمان دستگاههایی ارسال کند تا فاکتورهای خونی را برای آنها ارسال کنیم.
چین، کانادا، آمریکا و آلمان به این نتیجه رسیدهاند که از خون این حیوان بیماری ایدز را درمان کنند. هپاتیت و بیماران دیالیزی را هم درمان میکنند. این حیوان مادهای به نام کروکودیلین در خون خود دارد که بیماری آسم را صددرصد درمان میکند. پودر استخوان این موجود در درمان سرطان استفاده میشود. پوست و گوشت آن گرانترین در بازارهای دنیا هستند. بزاق زیر گلویش نیز پایه اسانس بهترین ادکلنهای فرانسه است. سالی یک بار هم دندانریزی دارند که از دندانها در جواهرسازی استفاده میکنند و گردنبند و دستبند میسازند.»
***
کروکودیلها بهشدت ناموسپرست هستند و جفتگیری آنها در آب است. اگر لحظه جفتگیری کروکودیلی نر به قلمرو آنها وارد شود به قصد کشت آن را میزنند. آنها هر سال حدود هفتاد تا هشتاد تخم میگذارند که در بدترین حالت، نیمی از آنها باز میشود. همچنین تعیین جنسیت تخمها با دمای دستگاه نگهداری است. با بالا بردن دما موجود نر و با کمتر کردن آن ماده میشود. پوست مادهها روشن و فسفری و نرها پوستی تیرهرنگ دارند. آنها بین هشتاد تا ۱۱۰ سال عمر میکنند.